پایگاه اشعارحاج مهدی جهان میهن
کوه توان شنیدن حدیث عشق مراندارد
تومپنداری که دلم چون کوه سنگ است
باید امشب جور دیگر به من نگاه کنی
چون کوه استوارم ولی دلم تنگ است
میان سینه تو جای کدامین عشق است
طره گیسوان تو اسیر این چنگ است
ملامتم می کنند که چرا غرق عشقی
برای من بدون عشق ماندن ننگ است
میان عشق توعمری دست وپا می زنم
دریاب مرا مگر دل تو از سنگ است
منی که روز و شبم درهوای توگذشت
ضربان قلبم با نفسهایت هماهنگ است
مرا به وصل خویش دمی بپذیر ای گل
اگر چه حنای من پیش تو بی رنگ است
نسیمی وزید و صدای تو را برایم آورد
دلنوازترین نوابرای من همین آهنگ است
اگر دولت دنیا به من بخشند ولی باز
بدون تو کمیتم در دو جهان لنگ است
سروده جهان میهن ،
یکشنبه شب سال ۹۵
پایگاه اشعارحاج مهدی جهان میهن
https://telegram.me/joinchat/B6HDDD5AjGOBOVu2ZRX3nQ
پایگاه
نظرات شما عزیزان: